تاریخ فراموش شده

 دانـشـمـندان ایـرانـی دوران بـاسـتـانقبل از حمله اعراب:


اسکیلاس- دوره هخامنشی (زمان حکومت داریوش از سال 486- 521 ق.م.) دریا نورد و مکتشف و مهندس سازنده قنات
 
ستاسپ- دوره هخامنشی ( زمان حکومت خشایار شاه 2466-486 ق.م.)  دریا نورد و مکتشف
 
بوبراندا-دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس
 
آرتاخه-دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس و سازنده کانال آتوس
 
استانس- دوره هخامنشی شیمیدان و استاد دموکریتوس
 
برازه- دوره ساسانی (زمان فرمانروائی اردشیر( 241-226 م) مهندس و احیا کننده شهر فیروز آباد
 
برانوش- دوره ساسانی- سازنده شادروان شوشتر
 
فرغان- دوره ساسانی- سازنده تاق کسرا
 
جهن برزین- دوره ساسانی - سازنده تخت (تاقدیس)
 
شیده- دوره ساسانی - سازنده کاخ خورنق
 
ابولؤلؤ(فیروز) -  قاتل عمربن خطاب (خلیفه اعراب و متجاوز به ایران) - هنرمند ، صنعت کار و سازنده آسیاهای بادی
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 درباره توسعه و گسترش آموزش و پرورش که از عوامل اصلی و اساسی رفاه و تامین اجتماعی است هخامنشیان کوشش بسیار زیادی به عمل آوردند و برخلاف تصور چنانکه منابع تاریخی نشان می دهدعموم مردم از آموزش و تحصیلات برخوردار بودند و مانعی برای تحصیل کسی وجود نداشت ...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 در تصاویر تخت جمشید هیچ کس عصبانی نیست، هیچ کس سوار بر اسب نیست، هیچ کس را در حال تعظیم نمی بینیم، هیچ کس سر افکنده و شکست خورده نیست، هیچ تصویر خشنی در تخت جمشید وجود ندارد. اروپایئان خود را مبتکر گرافیک در 200 سال پیش میدانند در صورتی که تمام تصاویر تخت جمشید کارهای گرافیکی است که در 2500 سال پیش انجام شده و این سند دیگری است از توانایی و هنرمندی اجداد ما ایرانیان. نقشهای پلکان ایوان شرقی کاخ آپادانا برگی از تاریخ است که با زبان تصویر نوشته شده است. این تصاویر مراسم بارعام را که در نوروز با حضور شاه و بزرگان و نمایندگان ملل مختلف برگذار میشده نشان میدهد. این نقشها از نگاه فردی که از رو به رو به آنها نگاه میکند از سه قسمت تشکیل شده؛ سمت چپ وسط و سمت راست .در سمت چپ پلکان شرقی ، نمایندگان 23 کشور تحت امر پادشاهی هخامنشی را نشان می دهد که یکی از بزرگان ایران در لباس معروف پارسی یا مادی دست نماینده اول آنها رو گرفته و آنها رو همراه با هدایایشان بطرف کاخ راهنمایی میکنند. بر اساس نوشتهای بالای سر نمایندگان در آرامگاه اردشیر سوم هویت تمام این اقوام مشخص شده است. هر گروه از نماینده گان با یک درخت سرو از هم جدا شده اند. درخت سرو در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. درخت سرو بدلیل سبزی و خرمی همیشگی، درختی عزیز و بهشتی است. درخت سرو در تخت جمشید درجاهای متعددی حجاری شده است.

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران نام مجموعه جشن‌هایی است که به مناسبت دوهزار و پانصد سال تاریخ مدون شاهنشاهی ایران و در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ اکتبر ۱۹۷۱ (برابر با ۲۰ تا ۲۴ مهر ۱۳۵۰) در تخت جمشید برگزار شد. در این جشن‌ها، سران حکومتی و پادشاهان ۶۹ کشور جهان شرکت کردند و تمدن و تاریخ کهن ایران را ارج نهادند.

نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 بنا به برخی منابع پیشنهاد برگزاری جشن‌ها اول بار توسط شجاع الدین شفا مطرح گردید.


برای برگزاری جشن‌ها سازمان شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی تاسیس شد که ریاست عالیه آن با شخص شاه و حسین علاء وزیر دربار وقت هم به عنوان رئیس شورای مرکزی جشنها تعیین شده بود و سناتور جواد بوشهری هم نیابت علاء را برعهده داشت.

اعضای شوراي جشنهای ۲۵۰۰ ساله در يك جلسه به رياست جواد بوشهری از راست: باقر پیرنیا، غلامعلی اویسی، جواد بوشهری، حسن زاهدی، مهدی شیبانی و ضیاءالدین شادمان
جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در شهر شیراز و در کنار تخت جمشید (پارسه) با حضور سران کشورهای گوناگون جهان برگزار شد. از میهمانان در چادر های بزرگی که به همین مناسبت سفارش داده شده بود پذیرایی شد.

آغاز مراسم در پاسارگاد و در جوار آرامگاه کوروش بود که طی آن شاه نطق خود را خواند و سپس سران و پادشاهان ۶۹ کشور جهان، به کوروش کبیر ادای احترام کردند.

ده میلیون بیننده، این مراسم را از تلویزیون تماشا کردند. پس از پایان پیام شاه، ۱۰۱ تیر توپ در آسمان پاسارگاد شلیک شد. تاج گل باشکوهی در پای آرامگاه کوروش نهاده شد.
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 ۲۰ پادشاه و امير از کشورهای عربی، ۵ شهبانو، ۲۱ شاهزاده، ۱۶ ریيس جمهور، ۳ نخست‌وزير، ۴ معاون ریيس جمهور و ۶۹ وزير خارجه از ۶۹ کشور در مراسم شرکت کردند.

نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 نام رژه ای که در روز دوم جشن در مقابل تخت جمشید برگزار شد و در این برنامه ارتش ایران در دوره های مختلف تاریخی ایران از برابر شاه و میهمانان رژه رفتند. برنامه با تقدیم نامه ای از سوی ملت به شاه ایران به وسیله دو سوار که از مجلس شورای ملی در تهران تا شیراز را با اسب طی کرده بودن شروع شد. آغاز رژه با به حرکت در آمدن درفش کاویانی در مقابل صف سربازان بود و در ردیف دوم درفش همانشان کوروش و ارتش هخامنشی قرار داشتند.

نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 هزینه برگزاری جشن‌ها و ساخت تاسیسات جانبی و بناها معادل حدود ۱۲۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون تومان( معادل حدود 22 ميليون دلار با نرخ برابري سال 1350) از سوی منابع مختلف ذکر شده‌است. البته رقم هزینه شده برای این مراسم به گفته عبدالرضا انصاری که مسوول مستقیم برگزاری جشن بود نزدیک به دویست میلیون تومان بود که 60 میلیون آن از محل کمک بخش خصوصی، 50 میلیون از محل کمک دولتی و بقیه از محل ذخیره دفتر برگزاری جشن های شاهنشاهی ایران تامین شد. برای تامین هزینه برگزاری جشن‌ها از سال ۱۳۳۹ تا پایان جشن، از روشهای مختلفی استفاده گردید. از جمله صرفه جویی در هزینه های سازمانها و ادارات دولتی و همچنین تخصیص بودجه. 




سکه نقره یادبود جشن دو هزار و پانصد ساله
البته این هزینه شامل ساختن بنای یادبود شهیاد در تهران، توسعه زیرساخت مخابراتی اسد آباد همدان، توسعه فرودگاه شیراز و ساخت و تجهیز هتل های تهران و شیراز و راه سازی نیز بود. در پایان این جشن ها دوازده میلیون تومان در صندوق کمیته برگزاری جشن باقی ماند که به تکمیل مسجد اعظم آیت الله بروجردی در قم اختصاص یافت. 


ژان لوروریه هزینه جشن ها را پانصد میلیون دلار و ویلیام شوکراس آخرین سفیر آمریکا در ایران سیصد میلیون دلار براورد می کند.
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 در قسمت شمال شرقی کاخ سه دروازه کاخ دیگری وجود دارد که ساخت این کاخ به امر خشایار شاه آغاز شد و اردشیر اول آنرا به پایان رسانید.





کاخ 100 ستون از نظر وسعت دومین کاخ تخت جمشید است ولی تالار مرکزی آن حتی از آپادانا هم بزرگتر است و 4600متر مربع وسعت دارد.

سقف تالار بر 10 ردیف در 10 ردیف ستون سنگی به بلندی 14 متر استوار بوده است . بخشهای مختلف این بنا که تالار اصلی آن احتمالا محل رایزنی شاه با مقامات لشکری و یا به گفته بعضی محل بارعام بوده است بشرح زیل می باشد:

تالار اصلی دارای هشت دروازه است که بر پهنه درگاههای شمال آن (بطرف ایوان) مجلس بارعام ، بر پهنه درگاههای جنوبی ، اورنگ بران و بر پهنه درگاههای شرقی و غربی جنگ شاه با شیر و یا حیوانات افسانه ای حجاری شده است.

تا کنون درگاههای جنوبی ، شرقی و غربی آن مرمت و بازسازی شده است.

در قسمت شمالی کاخ ایوانی با 16 ستون قرار داشته یک ستون تعمیر شده در داخل ایوان شمالی وضعیت اصلی ستون های این کاخ را نشان می دهد.

دو مجسمه عظیم گاو نگهبان در دو طرفه ایوان آنرا تزئین می کرده و در شرق تالار و به طرف کوه آسایشگاه سربازان قرار دارد.
 
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 طرح این کاخ، به شکل حرف لاتین L و یا یک زاویه قائمه است که یک شاخه آن در قسمت غرب، یعنی در جنوب کاخ خشیارشا، واقع شده و به «قسمت غربی کاخ ملکه» معروف است و شاخه دیگر آن در غرب خزانه و شرق «کاخ د» جای دارد و همان است که هرتسفلد ویارانش آن را بازسازی کرده‌اند و «موزه ارگ پارسه (تحت جمشید)» و کتابخانه و محل اداری است .علت این که این بنا را به «حکاخ ملکه» موسوم کرده‌اند این است که گرداگرد آن را دیواری کلفت احاطه کرده بوده است و تنها مدخل کوچکی از سوی شمال غربی داشته، یعنی مورد استفاده این بنا طوری بوده که ورود غریبه بدان روا نبوده است. به علاوه این مجموعه شامل چند دستگاه ساختمانی مشابه، هر یک شامل یک تالار چهار ستونی و یک یا دو اطاق جنبی، بوده است که همه توسط  دو راهرو بلند موازی به هم مربوط می‌شده‌اند، و این دستگاه ها برای بانوان مشکوی شاهی مناسب فراوان داشته است. در شمال این بنا، یک حیاط مستطیل شکل واقع است که در شرق «کاخ شورا» و غرب قسمت شمالی «خزانه» جای دارد. در شمال این حیاط چند اطاق، احتمالاً برای خدمه وجود داشته که آثار آن‌ها باقی است و در جنوب آن یک دستگاه ساختمانی بزرگ، مشتمل بر یک تالار دوازده ستونی (3×4 ردیف)، یک ایوان 8 ستونی (2×4 ردیف)، یک حیاط خلوت و چند اطاق جنبی ودهلیز واقع شده که اکنون محل «موزه ارگ پارسه (تحت جمشید)» است.


در گوشه جنوب غربی قسمت شرقی «کاخ ملکه»، کتیبه‌ای به خط و زبان فارسی باستان وبابلی از خشیارشا یافت شده است که از ان بر می‌آید که «کاخ ملکه» ساخته خشیارشا می‌بوده و او هر چه را که پدرش ساخته بوده، به دقت نگهداری می‌کرده است.پس اگر تغییراتی در بناهای پدرش داده، لابد بر منبای نقشه‌های خود او بوده که پسرش به ثمر رسانیده است.

قسمت اساسی حرم، ساختمان«موزه» کنونی است. این جا شالوده‌ها و درگاه‌‌ها از سنگ است. دو جرز ایوان شمالی از سنگ یکپارچه درست شده است و هر یک 20/8 متر طول، 20/1 متر عرض، و 5/70 تن وزن دارد. کف بنا بر شالوده‌ای از سنگ استوار است، و دیوارها از خشت خام بوده. در بازسازی ستون‌ها و زیر ستون‌ها وسقف این بنا، دقت زیادی به کار رفته است تا مثل اصل بنماید. اما زیر ستون‌ها را از اطاق‌های جنوبی حرمسرا آورده‌اند و یکی را هم با قالب سمنتی ساخته‌اند. ستون‌ها اصلاً از چوب بوده است، و احتمالاً روکش گچی رنگارنگ داشته. در مورد روشنایی و روزنه‌های تعبیه شده اطلاعات ما برمبنای گواهی واقعی استوار نیست، ولی یقین داریم که سقف درست بازسازی شده است چون نوع سقف هخامنشی را از روی جبهه عمارتی که بر پیشانی آرامگاه‌های سنگی هخامنشی کنده‌اند می‌توانیم ببینیم و همین را الگو داده‌اند.

چهار درگاه تالار اصلی کاخ را با نقش‌هایی از خشیارشا و خادمانش و تصاویری از «قهرمان شیرکش» تزیین کرده‌اند. در اصلی یا ورودی در دیوار جنوبی تالار تعبیه شده بوده، یعنی به حیاط خلوت (پشت‌موزه) می‌پیوسته است و این حیاط توسط راهرو مضاعف غربی به «قسمت غربی» کاخ ملکه متصل می‌شده، و از آن جا به «هدیش» راه می‌یافته است. بر دو جانب این درگاه خشیاشار را نموده‌اند که عصای فرمانروایی به دست راست و گل نیلوفر آبی به دست چپ گرفته و به سوی تالار گام بر می‌دارد کلاهش استوانه‌ای و ساده است، و جامه‌اش ردا و نیم‌تنه و دامن چین‌دار است که بر روی آن‌ها با سوزن نقش‌هایی از گل و بوته و ستاره و صف‌هایی از شیر نقر کرده‌اند.  و بی‌گمان در اصل با رنگ‌های گوناگون آراسته بوده‌اند. این طرح را آقای تیلیا بازسازی کرده است و از راه لطف اجازه داده که در این کتاب نمونه تکمیل شده‌ای را چاپ کنیم. دو خادم خشیارشا که در پی او در حرکت‌اند در اندازه‌ای خردتر نموده شده‌اند: یکی بی‌ریش وسبیل (بنابراین خواجه بوده) و حوله‌ای به یک  دست گرفته، و با دست دیگر مگس‌پرانی بر سر پادشاه نگه‌داشته است؛‌ نفر دوم، با سبیبل و ریش کوتاه، دست بر دست نهاده، با احترام خشیارشا را همراهی می‌کند. هر دو این‌ها در جامه «پارسی»‌اند. بر درگاه شمالی، خشیارشا را با خادمانش نقش کرده‌اند در حالی که به سوی ایوان ستوندار می‌روند در این جا هم کلاه وی بلند و استوانه‌ای و ساده است و اثری از گوهرنگاری ندارد، اما در این دو مورد، مستخدمی چتر شاهی را با دو دست نگه داشته است، و دیگری حوله و مگس‌‌پران در دست دارد. بر درگاه غربی، شخصی را در جامه پارسی نقش کرده‌اند که یال شیری را گرفته و دشنه‌ای در شکمش فرو برده است، و درگاه شرقی  مزین به نقش همان شخص است که جانوری افسانه‌ای (هیولایی با شاخ کرگدن، سروتنه شیر، بال عقاب و دم عقرب) را با خنجر می‌کشد. این مرد یقیناً خود شخص پادشاه را می‌‌نماید ـ و این امر به ویژه از ریش بلندش مشخص است‌ـ نه قهرمانی افسانه‌ای، چنان که عده‌ای پنداشته‌اند. برخی ظروف سفالین کار یونانیان را می‌شناسیم که بزرگان ایرانی را در شکار حیوانات هیولایی و غیر واقعی مجسم کرده‌اند، و کنار هر مردی نام او را هم نوشته‌اند تا مسلم شود که وی فردی حقیقی وتاریخی بوده است. در این‌جا با یک چنان وضعی روبه‌رو هستیم. دو دریچه سنگی در دیوار شمالی تالار تعبیه کرده‌اند، و چهار طاقچه در دیوار روبه‌‌رویی (جنوبی) آن. دیوارهای غربی و شرقی هر یک سه طاقچه دارند.

ایوان شمالی دو اطاق جنبی برای سربازان داشته و به همین دلیل بر دیوار درگاه هر یک از این دو اطاق، سربازانی با نیزه و سپرنشین نقش شده‌اند. بر دیوار جنوبی این ایوان، به ویژه زیر طاقچه غربی آن دیوار، نقش‌هایی با سوزن نقر شده که به آغاز قرن سوم میلادی تعلق دارد و پاپک (پدر اردشیر پاپکان) را با یکی از پسرانش‌ـ شاپورـ نشان می‌دهد، و نقش‌های دیگری هست که همه با دقت و ضبط جزئیات بسیار نموده شده‌اند و گذشته از اهمیت هنری، نشان می‌دهند که این قسمت از تارگ پارسه (تحت جمشید) در زمان ساسانیان آبادی بیش‌تری و اهمیت ویژه‌ای داشته است.

در بازسازی قسمت‌های دیگر، که امروز کتاب‌خانه و مرکز اداری و فنی کارمندان ارگ پارسه (تحت جمشید) است، اصول معماری هخامنشی تا اندازه‌ای تعدیل شده تا راه‌های تردد و نور کافی ممکن شود. این محوطه اصلاً قسمتی از خزانه داریوش (در طرح دوم که از آن سخن خواهیم گفت)  بود ولی خشیارشا آن را به ساختمان «کاخ ملکه» منظم کرد و در آن سه جفت واحد مسکونی متحدالشکل در دو سوی یک راهرو بلند مرکزی بنا کرد در قسمت غرب هر واحد مشتمل بود بر اطاقی چهارگوش با چهار ستون و یک اطاق باریک جنبی در جنوب آن، و در اطاق‌های ستوندار در دیوار غربی بود و به راهرو مضاعفی که موازی با راهروی بلند مرکزی و در میان دو واحد مسکونی ساخته بودند، باز می‌شد. هر یک از واحدهای قسمت شرقی یک اطاق چهارگوش ستون‌دار داشت که به دو اطاق باریک جنبی در جنوب و شرق متصل می‌شد و در هر واحد به راهرو بلند مرکزی باز می‌شد. در شمال و جنوب این محوطه نیز راهروهای درازی تعبیه کرده بودند که هر سه از طریق راهرو بلند مرکزی با هم ارتباط داشتند. همان‌طور که اشمیت تذکر داده است، فردریک کرفتر در بازسازی این محوطه اطاق‌های شش‌گانه را (به جز اطاق شمال شرق) بسیار کوچک و بی‌ستون گرفت و از راهرو بلند مرکزی به واحدهای غربی هم در باز کرد و دیوار شرقی را شکافت و راهروی دراز بر جای اطاق‌های جنبی شرقی درست کرد، به طوری که بازدیدکننده نمی‌تواند به کیفیت اصلی بنا پی ببرد مگر آن که نقشه کاخ ملکه را پیش رو داشته باشد.

کتیبه‌ فارسی باستان وبابلی خشیارشا از «کاخ ملکه»

در گوشه جنوب غربی قسمت شرقی «کاخ ملکه»، کتیبه‌ای به خط و زبان فارسی باستان وبابلی از خشیارشا یافت شده است که حاوی اطلاعات بسیار جالبی است، بنابراین ترجمه آن را در این جا می‌آوریم:

خدای بزرگ اهورمزداست که این جهان را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردمی را آفرید، که خوشبختی مردمان را آفرید، که خشیارشا را شاه کرد، یکی را شاه بسیاری، یکی را فرمانروایی بسیاری. منم خشیارشاه شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهایی که مردم گوناگون دارند، شاه این سرزمین دور و فراخ، پسر داریوش شاه ،  ] از تخمه[هخامنشی.

گوید خشیارشا شاه: پدر من داریوش ] بود [، پدر داریوش به نام ویشتاسپه ]و[پدر ویشتاسپه به نام ارشامه بود. هم ویشتاسپه و هم ارشامه هر دو زنده بودند. وقتی که اهورمزدا را اراده بر آن شد که پدر من داریوش را بر این جهان فرمانروایی دهد. وقتی که داریوش جهاندار شد، وی بناهای بسیار شکوهمند ساخت.

گوید خشیارشا شاه: داریوش شاه را پسران دیگر هم بود، اما اراده اهورمزدا چنان قرار گرفت که داریوش، پدر من، مرا «مَهِستِ» (=‌‌ برزگترین) بعد از خود کرد. آن‌گاه که پدر من، داریوش، پدر من، داریوش، از جهان بشد، به تأیید اهورمزدا من به جای پدرم پادشاه شده، بر تخت پدرم نشستم. هنگامی که پادشاه شدم، بسیار بناهای شکوهمند برآوردم. آن‌چه را به فرمان پدرم ساخته شده بود، من نگهداری کردم، و بناهای دیگر] بر آن‌ها[ افزودم. آن‌چه را من افزودم، و آن‌چه را پدر من ساخت، همه را به تأیید اهورمزدا ساختیم.

گوید خشیارشا شاه: مرا اهورمزدا بپایاد! و کشور مرا، و آن‌چه‌ را که کرده‌ام، و آن‌چه را که پدر من کرده است، همه را اهورمزدا بپایاد!

از این متن بر می‌آید که «کاخ ملکه» ساخته خشیارشا می‌بوده و او هر چه را که پدرش ساخته بوده، به دقت نگهداری می‌کرده است.پس اگر تغییراتی در بناهای پدرش داده، لابد بر منبای نقشه‌های خود او بوده که پسرش به ثمر رسانیده است.
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 کاخ هدیش یا کاخ اختصاصی خشایارشا در شرق کاخ ه در کوشک شاهی تخت‌جمشید قرار دارد. به گواهی کتیبه‌های کاخ هدیش، این بنا به دستور خشایارشا ساخته شده‌است. او در یک کتیبه این بنا را هدیش خوانده اما در نبشته‌ای دیگر، آن را تچر نامیده‌است. کاخ هدیش بر سینه سنگ و در جنوب صفه ساخته شده و کف آن نسبت به سطح دشت نزدیک به ۱۸ متر بلندتر است. محور طولی کاخ، غربی–شرقی بوده و مساحت آن تقریباً ۲۵۵۰ متر مربع (۴۰ در ۵۵) متر است. یک پلکان دو طرفه در سمت غرب و یکی دیگر در سمت شمال شرقی، آن را به ترتیب به حیاط کاخ تچر و حیاط کاخ د می‌پیوندد.


در سرتاسر جنوب کاخ، بالا خانه یا ایوانی با لبه کنگره دار موجود است که که از دو طرف شرق و غرب توسط پلکان‌های باریکی به درون قسمت غربی حرمسرا راه داشته‌است. پلکان غربی هنوز موجود است اما پلکان شرقی که آجری بوده، از میان رفته است و علیرضا شاپور شهبازی باستان‌شناس ایرانی آن را در سال ۱۳۵۷ خ آن را به حالت اولیه‌اش بازسازی کرد. قسمت اعظم کاخ را یک تالار مرکزی مربع شکل شامل شش ردیف ستون ۶ تایی تشکیل می‌داده‌است. در شمال این تالار ایوانی ۱۲ ستونی (دو ردیف ۶ تایی) وجود داشته که توسط دو درگاه بزرگ به تالار راه می‌یافته و یک در دیگر، تالار را به بالا خانه باریک جنوبی می‌پیوسته‌است. در دو جانب شرقی و غربی تالار، دو دستگاه ساختمان، مرکب از اتاق نگهبانان، اتاق چهار ستونی، کفش کن و برج محافظ وجود داشته و پلکان شمال شرقی، را به کفش کن شرقی هدایت می‌کرده‌است. بر درگاه‌های بزرگ، نقش خشایارشا، با تاج صاف بی کنگره دیده می‌شود.
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 کاخ ه یا کاخ H (به کاخ اردشیر یکم نیز مشهور است) یکی از کاخ‌های تخت جمشید است که در جنوب‌غربی تخت‌گاه و در غرب کاخ هدیش قرار گرفته است. پلکان منقوشی که از دو جانب به این کاخ راهبر است، اکنون حالتی نیمه ویران دارد. پلکان اصلی به گواهی قطعه مکتوبی که از آن به جای مانده، به بنایی تعلق دارد که خشایارشا آغاز و اردشیر یکم آن را تمام کرده است. لبه غربی و جنوبی بنای اصلی دارای کنگره‌ای بوده که حالت شاخ و سر گاو نری را داشته است. تیلیا مرمت‌گر تخت جمشید و همسرش چند عدد از این کنگره‌ها را در پایین تخت‌گاه از زیر خاک بیرون آورده و سر جایشان نصب کرده‌اند. تعبیر این کنگره‌های کله گاوی روشن نیست و این که جان‌پناه بوده‌اند یا نماد، هنوز نامشخص است.

نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 کاخ سه‌در، تالار شورا، دروازه شاهان، سه‌دروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تخت‌جمشید قرار دارد. این کاخ توسط سه درگاه و چند راهرو به کاخ‌های دیگر راه می‌یابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی و یا سه دری نیز می‌خوانند. چون بر پلکان‌های این کاخ، نجیب‌زادگان پارسی را نقش کرده‌اند که به حالتی دوستانه و غیر رسمی، برای ملاقات فرمانروا می‌روند و نیز به سبب نوع کاربری و موقعیت کاخ، گاهی آن را تالار شورا نیز نامیده‌اند. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت می‌دادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته بوده‌است.


ساختمان کاخ طرحی نسبتاً چهار گوش دارد. در میان بنا، تالار مرکزی مربع شکلی به اندازه ضلع ۱۵٫۵ متر واقع است که سقفش بر چهار ستون سترگ استوار می‌باشد. در دیوار شرقی این تالار، درگاه ورودی و اصلی وجود دارد و شاه از اینجا به درون وارد می‌ شده‌است. دو درگاه دیگر به قرینه در دیوار جنوبی و شمالی جای دارند. درگاه شرقی به اتاقی بزرگ و باریک، موازی با تالاری باز می‌شوده‌است که اتاقک کوچکی در جنوب آن و کفش کنی هم اندازه آن، در شمال وجود داشته‌است. از این کفش کن، پلکانی با ده پله هر پله با ۱۰ سانتی متر ارتفاع به درون سرپله‌ای می‌رفته که خود ازراه پلکانی ۲۸ پله، هر یکی به ارتفاع ۱۰ سانتی متر، به داخل اتاق کوجکی در شمال غربی یعنی قسمت خدمه حرمسرای خشایارشا، راه می‌برده‌است و سپس از طریق درگاه شرقی این اتاق کوچک، به اتاق دیگری راه می‌یافته که پلکانی سنگی، آن را به دالان جنوبی کاخ صد ستون متصل می‌کرده‌است. امروز اتاق‌های شرقی کاخ سه دروازه از میان رفته و فقط قسمتی از پلکان شمال غرب حرمسرا موجود است که این محوطه را به حیاط آپادانا متصل می‌سازد که در سال ۱۳۵۶ خ به وسیله علیرضا شاپور شهبازی باستان‌شناس ایرانی تعمیر کلی شده‌است.

پلکان دالان جنوبی کاخ صد ستون نیز هنوز به جا مانده‌است. درگاه شمالی کاخ سه‌در به ایوان دو ستونی باز می‌شده که توسط دو پلکان جانبی و منقش، به محوطه جنوبی حیاط آپادانا وصل گردیده‌است. در دیوار غربی این ایوان، دهلیزی تعبیه کرده بوده‌اند که با چند پله سنگی به محوطه جنوب کاخ آپادانا و خود تالار آپادانا راه داشته‌است. درگاه جنوبی هم به ایوانی دو ستونی باز می‌شده که در طرف جنوبی اش یک حیاط خلوت واقع بوده‌است. خود این حیاط توسط پلکان منقش کوچکی به یک اتاق سر پله و سپس به حیاط شرقی کاخ خشایارشا، معروف به هدیش، متصل بوده‌است. ایوان غربی توسط دو درگاه به اتاق‌های محوطه غربی کاخ سه‌در، که شامل چند تالار دو یا چهار ستونی و تعدادی اتاق بلند و پاسدارخانه مانند بوده، راه می‌یافته‌است. همه کاخ توسط خیابانی از کاخ ج جدا بوده‌است.
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 کاخ دروازه کشورها به فارسی باستان (دوورثیم ویسه دهیوم) یا دروازه ملل نام کاخ کوچکی در صفه تخت‌جمشید است که در جلوی پلکان ورودی جای گرفته‌است. علت نامگذاری آن به این سبب است که نمایندگان ملل و کشورهای گوناگون ابتدا از این دروازه وارد می‌شدند و سپس به کاخ‌های مختلف هدایت می‌شدند. این بنا به دستور خشایارشا ساخته شد و شامل یک سالن نسبتاً کوچک با سه در و چهار ستون ۱۶٫۵ متری می‌باشد. دو ستون این بنا سالم مانده‌است و یکی دیگر را با قسمت‌های شکسته ستون‌های دیگر بازسازی کرده‌اند و این ستون بازسازی شده کاملترین ستون تخت جمشید می‌باشد. درگاه‌های غربی هر یک به وسیله دو گاو نر بال‌دار نگهبانی می‌شوند. این نوع گاوهای بال‌دار از هنر آشوری بر گرفته و با هنر هخامنشی در هم آمیخته‌است. این گاوها هر کدام چهار پا دارند و ریشی بلند، آراسته شده به گل دوازده پر و غنچه نیلوفر آبی، جلوی سینه آنها را پر کرده‌است.


داخل سالن سنگ نبشته‌ای از خشایارشا به سه زبان فارسی باستان ایلامی و بابلی حک شده‌است. گرداگرد اندرونی سالن سکویی سنگی قرار دارد که جایگاه انتظار مراجعه کنندگان بوده و وسط سالن جای یک میز دیده می‌شود. کنار هر کدام از درگاه‌ها سوراخی برای لولای در وجود دارد ولی از آنجایی که باز و بسته کردن چنین در بزرگی بسیار سخت است احتمالا درون این درب‌ها درب کوچکتری تعبیه شده بوده‌است. در گاه‌های شرقی نیز توسط دو موجود افسانه‌ای پشتیبان می‌شدند که ترکیبی از سر انسان تنه گاو بال عقاب است و رو به خیابان ۹۲ متری سپاهان باز می‌شوند.

این کاخ نقش یک سالن انتظار را بازی می‌کرده و مراجعین از آنجا به قسمت‌های مختلف تخت‌جمشید می‌رفتند. در گاه جنوبی رو به کاخ آپادانای تخت‌جمشید و شرقی رو به خیابان سپاهیان و سپس کاخ صدستون راه پیدا می‌کند.
نوشته شده در تاريخ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 کاخ تَچَر، کاخ تچرا، تالار آینه یا کاخ اختصاصی داریوش بزرگ به معنای خانه زمستانی از نخستین کاخ‌هایی است که بر روی صفه تخت جمشید کشف گردید. سنگ‌های این کاخ، خاکستری است به طوریکه عکس آدمی در آن می‌افتاده و به همین جهت در این اواخر آن را آینه خانه و یا تالار آینه هم می‌خواندند. بر روی دیواره‌های پلکان این کاخ نقوش گوناگونی دیده می‌شود. از شاهان هخامنشی داریوش اول، خشایارشا و اردشیر سوم کتیبه‌هایی در این کاخ به جای مانده‌است. پس از هخامنشیان و در دودمان‌های بعدی، اشخاصی مثل شاپور دوم، عضدالدوله دیلمی، بهاءالدوله دیلمی، علی آق‌قویونلو و سلطان ابراهیم میرزا تیموری از خود کتیبه‌هایی در این کاخ بر جای گذاشته‌اند.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 کاخ تچر از نخستین کاخ‌هایی است که بر روی صفه تخت جمشید کشف گردید. کاخ تچر در جنوب‌غربی آپادانا و رو به جنوب، قرار گرفته‌است. این بنا در یکی از کتیبه‌ها تچر خوانده شده‌است.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 این کاخ در کتیبه‌ای دیگر از همان بنا هدیش و امروزه به کاخ داریوش و یا تچر معروف است. واژه تچر را خانه زمستانی معنی کرده‌اند ولی هیچ دلیلی که برساند این بنا سرای زمستانی داریوش بوده‌است در دست نیست.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 سنگ‌های این کاخ، خاکستری و بسیار پاک‌تراش است به طوریکه عکس آدمی در آن می‌افتاده و به همین جهت در این اواخر آن را آینه خانه و یا تالار آینه هم می‌خواندند. کاخ تچر بر روی سکویی بنا گشته که ۲۰ ۲٫ تا ۳ متر از کف آپادانا و حیاط مجاورش بلندتر است. طرح آن به صورت مستطیلی است با محور طولی شمالی – جنوبی که ۴۰ متر طول و حدود ۳۰ متر عرض دارد و مشتمل است بر یک تالار مرکزی ۱۲ ستونی (۳ ردیف ۴ تایی) با اتاق‌های کوچک جانبی، دو اتاق مربع شکل در شمال که هر یک چهار ستون داشته‌اند و با اتاق‌های باریک و بلند جانبی محدود می‌شده‌اند و یک ایوان ۸ ستونی (دو ردیف چهارتایی) در جنوب که به دو اتاق جنبی می‌پیوسته‌ است.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 یک پلکان دو طرفه در جنوب بنا، ساخته‌اند که از دو سوی به ایوان جنوبی می‌رسد و بر بدنه آنها نقش افرادی که بره...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 در گوشه سمت راست این صحنه، همان کتیبه به خط و زبان عیلامی تکرار شده‌است و در گوشه چپ صحنه، متن بابلی آن آمده‌است. در این کتیبه‌ها، خشایاشارشا اهورامزدا را می‌ستاید و خود و پهناوری کشورش را می‌شناساند و سپس می‌گوید:


« به خواست اهورامزدا، این هَدیش را داریوش شاه که پدر من بود، برآورد. بادا که اهورا مزدا و دیگر ایزدان، مرا و آنچه را که کرده‌ام و پدرم داریوش‌شاه کرده‌است، بپایند. »
عین همین کتیبه‌ها، دوبار دیگر بر جرزهای جنوبی ایوان کاخ نقر شده و هر بار فارسی باستان در بالا، عیلامی در میان و بابلی در پایین است. این متن‌ها ثابت می‌کند که قسمت جنوبی کاخ تچر در زمان خشایارشا به اتمام رسیده‌است. تاقچه‌های این کاخ که تاج شیاردار مصری دارند همه از سنگ‌های یکپارچه ساخته شده‌اند و در اصل با درهای کوچک چوبی محافظت می‌شده‌اند.
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 تالار مرکزی شش در داشته که دو تا به ایوان جنوبی باز می‌شده و دو تا به اتاق‌های شمالی می‌پیوسته و یک در به اتاق شرقی راه داشته‌است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 ستون‌های کاخ تچر احتمالاً از چوب بوده‌است ولی هیچ اثری از آنها باقی نمانده‌است. کف اتاق‌ها را با فرش قرمز رنگ وی‍ژه دوره داریوش پوشانیده بوده‌اند که اثر آن در اتاق‌های شمالی یافت می‌شود. بر درگاه‌های اتاق‌های غربی سربازهای نیزه‌دار و سپرکش پارسی و بر درگاه‌های تالار مرکزی، داریوش بزرگ را با خدمه‌اش حجاری کرده‌اند. تاج داریوش کنگره‌دار بوده و رویه آن را با ورقه‌ای از زر پوشانده بوده‌اند. دست‌بند، یاره، طوق، گوشوار و گوهرنگاری‌های لباس داریوش نیز با فلزات گرانبها ساخته و در سنگ نشانده شده بود که اسکندر و یارانش آنها را کنده و ربوده بوده‌اند. لباس داریوش منقش به گل، بوته، ستاره و شیرهای غران و ملون به رنگ‌های گوناگون بوده‌است. این تزئینات را محققان به دقت وارسی کرده‌اند که تیلیا و همسرش موفق شده‌اند آنها را بازسازی و مشخص سازند. حاصل کار این دو نفر برای تاریخ هنر هخامنشی فوق‌العاده اهمیت دارد و ثابت کرده‌است که روی تاج و کلاه و قسمت‌هایی دیگر از جامه سربازان و مهتران رنگ‌آمیزی و سوزن‌گری کرده بوده‌اند.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 بر دو جانب درگاه جنوبی تالار، برفراز سر شاهنشاه، کتیبه‌ای به سه زبان و سه خط عیلامی، فارسی و بابلی نقر شده‌است که می‌گوید:


« داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپه، هخامنشی که این تچر راساخت. »
ضمیر موصول «که» ثابت می‌کند که هدف کتیبه، تعیین هویت شخص منقوش در زیر آن است، درست مثل اینکه بگوید: این داریوش است که تچر را ساخت.
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 یکی از اروپاییان به نام کورنلیوس دو براوون Cornelius de Bruine که در سال ۱۷۰۴ میلادی این بنا را دیده و توصیف کرده‌است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 بر سنگ‌های این کاخ یادگارهایی از ادوار گوناگون موجود است که از همه کهن‌تر دو سنگ نوشته‌است که به زبان پهلوی ساسانی و در زمان فرمانروایی شاپور دوم حک شده‌است. ترجمه فارسی آن چنین است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 وقتی که از پلکان جنوبی پایین می‌رویم به حیاطی بزرگ می‌رسیم که دیوارهای شرقی و جنوبی آن دارای پلکان‌هایی مشابه هستند و به نقوشی همانند آنچه بر پلکان مزبور دیدیم، یعنی دو گروه سرباز مقابل هم، کتیبه‌ها، حلقه بالدار در میان ابوالهول، درختان نخل، گاوهای به چنگ شیر افتاده و خدمه‌ای که اسباب آشپزخانه می‌برند، مزین می‌باشند. در قسمت غربی حیاط، آثار دیواری باقی مانده‌است که گمان می‌رود اصلی نباشد. پلکان جنوب حیاط به سطح مرتفعی می‌رسد که آثار کاخی را بر خود دارد که آن را <<کاخ ه>> می‌نامند و پلکان شرقی به دو دهلیز منتهی می‌شود که رو به سمت شرق، به حیاط شمال هدیش باز می‌شوند.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 لیدوما یک محوطهٔ باستانی است که در شهرستان ممسنی در استان فارس قرار دارد...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 در منابع نوشتاری دوره هخامنشی، به وجود جشن‌های بسیار و برگزاری آن‌ها در مکان‌های مختلف اشاره شده و وجود چنین مکان‌هایی در فارس در گل‌نوشته ‌های تخت جمشید تایید شده است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۱۶ در صفحه شمالی تخت جمشید حدود ۳۰هزار لوحه گلی پیدا شد که برای انجام تحقیقات به دانشگاه شیکاگوی آمریکا فرستاده...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 thumb|لیدوما در شهرستان ممسنی]] نخستین اثر مشهود در کاوش‌های مربوط به این اثر یک پایه ستون به رنگ خاکستری با نقش شیارهای هندسی نخلی شکل و مشبّک و گل‌های هشت پر که دور تا دور بخش بالای پایه ستون را مزّین کرده، است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 thumb|نقوش برجسته گل‌های هشت پر" لوتوس" در كاخ لیدوما واقع در شهرستان ممسنی]] بنای هخامنشی به دست آمده در فهلیان، ایوانی به طول ۴۰ متر دارد و به نظر می رسد که ۸ ستون در این ایوان جای می گرفته است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 نمی توان به درستی تشخیص داد که این بنا در زمان کدام پادشاه هخامنشی ساخته شده است، با توجه به یافته‌های باستان شناسی به نظر می رسد در زمان شاهان اول هخامنشی یعنی داریوش و یا خشایارشاه این بنا ساخته شده است...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 با توجه به شواهد باستان‌شناسی به دست آمده از این محوطه به نظر می‌رسد این مکان...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 آپادانا گونه‌ای تالار ستون‌دار در ایران باستان است. بهترین نمونه‌های آپاداناها در تخت جمشید و کاخ شوش به‌جا مانده‌است.


کاخ آپادانای تخت‌جمشید از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.

کاخ آپادانای شوش در زمان داریوش اول در حدود سال‌های ۵۱۵ تا ۵۲۱ قبل از میلاد و به دستور او بر روی آثار و بقایای عیلامی در شوش بناشد. دیوارهای این کاخ از خشت با نمای آجری و ستون‌های آن از سنگ است. دیوارهای داخلی آن با آجر لعاب‌دار پوشیده شده‌بود و دارای نقش‌های سربازان گارد جاویدان، شیر بالدار و گل نیلوفر آبی بوده‌است. بخش‌های مهمی از این کاخ در زمان اردشیر اول (۴۶۱ پیش از میلاد) دچار آتش‌سوزی شد و در زمان اردشیر دوم (۳۵۹ پیش از میلاد) بازسازی شد.

این کاخ در حفاری‌های بین سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ از زیر خاک بیرون آوره‌شد و پس از ۷۰ سال در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به شمارهٔ ۳۹۸۱ به ثبت رسید.

سرانجام این کاخ مانند سایر کاخ‌های هخامنشی در زمان حملهٔ اسکندر به کلی ویران شد.
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 دهانه غلامان، نام یک محل باستان‌شناختی در منطقه سیستان در جنوب خاوری ایران است و شهری باستانی در ۲ کیلومتری روستای قلعه نو و ۴۲ کیلومتری شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 دهنه غلامان بازمانده شهری است که روزگاری مرکز اداری-سیاسی ساتراپی (والی‌نشین) زَرَنگ (زرنج) در شاهنشاهی هخامنشی بود...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 در کتیبه‌های هخامنشی، بیستون، تخت جمشید و نقش رستم از این شهر به نام «زرک» یا «زرنکای» یاد شده‌است.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 با توجه به وزش بادهای معروف ۱۲۰ روزه سیستان که همواره از شمال غرب به جنوب شرق می‌وزد.درهای ورودی کلیه خانه‌ها ی این شهر در ضلع جنوبی ساختمان قرار دارد.این شهر دارای برج و بارو نمی‌باشد که در حقیقت ثبات امنیت در آن روزگار را بیان می‌کند. باستان شناسان، یکی از عوامل اصلی متروک شدن این شهر را، خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند می‌دانند.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 شهر باستانی شوش مرکز تمدن عیلام بوده که واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان است.


شوش یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقه‌است، احتمالاً به سال ۴۰۰۰ پیش از میلاد پایه گذاری شده، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکدهٔ مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هستند.

شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تأثیر داشته‌است، یکی تمدن میانرودان ودیگری تمدن عیلام. قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشته‌است.

شوش در دوره هخامنشیان شکوه گذشته خویش را باز یافته وچهار راه شرق وغرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد.

راه شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدی پیوند می‌داد.


شیر بالدار از کاخ داریوش بزرگ در شوش.

می‌توان گفت اداره سرزمین پهناور ایران وحفظ امنیت آن و انتقال سریع یگان‌های نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهم‌ترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راه‌ها در این دوره بوده‌است .

از سوی دیگر ایجاد راه‌ها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملت‌های گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگ‌ها و باورهای گونه‌گون گردید وبسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد. بر طبق تاریخ فتح الفتوح و همچنین تاریخ طبری، اعراب به هنگام فتح شهر شوش بیشتر از ۳۰ هزار نفر را به قتل رساندند و تعداد ۲۰ هزار گاو - اسب، زن و دختر را به غنیمت بردند این شهر تا قرنها بعد از رونق افتاد.

به سبب اخلاص مسلمانان شیعه و یهودیان ایران به حضرت دانیال، شوش یک دهکدهٔ مسکونی است. امروزه شهر شوش در شمال استان خوزستان از یادمان‌های تاریخی کهن؛ دیگر آن شکوه و اهمیت دیرین خود را دارا نیست. نامهایی مانند سوس - شوشا- سوسه - سویس و سویز که در بعضی مناطق شمال آفریقا وجود دارد نیز مرتبط با نام شهر شوش است مهاجران ایرانی و عرب که از این منطقه به شمال آفریقا مهاجرت کرده‌اند این نامها را در دوره اسلامی رایج نموده‌اند شهر شوش در دوره قبل از اسلام شهرت بین‌المللی داشته و به همان اندازه شهرت داشته که بابل، کلده، لیدی، نیل و لیبیه و ...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا زمان انقراض ساسانیان به دست اعراب است.(..۶ ق.م. تا ۶۵۲ م)


پیش از مهاجرت آریائیان به فلات ایران، اقوامی با تمدن‌های متفاوت در ایران می‌زیستند. سرزمین کنونی ایران بخشی بزرگی از یک واحد جغرافیایی بنام فلات ایران است، این واحد طبیعی با تنوع اقلیمی و زیستی خود دارای ویژگیهای بارزی است که در نتیجه آن وحدت فرهنگی ایران را سبب شده‌است، بی شک تمدن بشری مرهون نبوغ و خلاقیت مردمانی بوده‌است که سالیان دراز در این سرزمین زندگی کرده‌اند و در تعامل با جغرافیا و نظام طبیعی حاکم بر آن و در جریان روزگار، تاریخ فرهنگی وتمدن خود را آفریده‌اند.
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 اولین رفتارهای فرهنگی انسان در ایران با ساخت ابزارهای سنگی گوناگون در دوران پارینه سنگی آغاز شد...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 ظهور دولت ایلام (۶۴۰ –۳۲۰۰) قبل از میلاد به عنوان اولین قدرت متمرکز در عرصه فلات ایران (جنوب غربی سرزمین کنونی ایران) آغازی بود برای تأثیر فکر، هنر و تمدن مردم فلات ایران بر سایر تمدن‌های اطراف همچون تمدن بین النهرین و مصر، ارتباطی که همیشه با کش و قوس‌های فراوانی همراه بود و گاهی باعث تسلط تمدنی بر تمدن دیگر می‌شد...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م.) در آمد. پس از مدتی پارت‌ها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود کردند و چون پادشاه اشکانی اشک بود اشکانیان گذاشتند.

نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 اشکانیان (۲۵۰ ق. م ۲۲۴ م) که از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی بودند...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 اسفندیار یا اسپندیار پسر گشتاسپ از کتایون و نواده لهراسب بود. برادرانش پشوتن و فرشیدورد، عمویش زریر و پسرانش نوش‌آذر و مهرنوش و بهمن نام داشته‌اند. اسفندیار رویین‌تن بود، در شاهنامه به چگونگی رویین‌تن شدن اسفندیار اشاره‌ای نشده است اما در زراتشت‌نامه از زرتشت بهرام پژدو آمده است که زردشت اسفندیار را که نوزادی بیش نبود، در آب مقدس شست‌وشو داد که همین سبب رویین‌تنی او گشت و تنها چشمانش آسیب‌پذیر باقی ماند. اسفندیار در نبرد با ارجاسب فرماندهی سپاه گشتاسب را بر عهده داشت، و با پیروزی به نزدیک پدر برگشت اما گرزم پادشاه را برعلیه اسفندیار شورانید؛ چنان که دستور داد اسفندیار را در گنبدان‌دژ زندان کنند.اسفندیار توسط رستم (با رهنمایی سیمرغ) با تیر دو سمی که به چشمانش برخورد کرد کشته شد.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 نام اسفندیار در پهلوی به صورت اسپندیات (Spandyat) و در اوستایی به صورت اسپنتوداتو (Spentodato) نگاشته می‌شده است. این اسم مرکب است و از دو بخش سپنته به معنی مقدس و بخش دوم دات یا داتو از مصدر دا به معنی آفریدن و دادن می‌باشد. همهٔ نام به معنای آفریده مقدس یا مقدس آفریده شده می‌باشد.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |

 ۱. اسفندیار دو گرگ را می‌کشد.

۲. شیر نر و ماده‌ای را می‌کشد.
۳. با اژدها می‌جنگد. (بکمک ساختن گاری و یا صندوق جنگ-ورزی).
۴. زن جادوگر را می‌کشد. (که بصورت دختر زیبایی او را گول می‌زند).
۵. مرغی را به عظمت سیمرغ می‌کشد.
۶. از برف رد می‌شود و گرگسار را می‌کشد.
۷. رویین دژ را فتح می‌کند و ارجاسپ شاه توران زمین را می‌کشد.
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, توسط امیررضا و پوریا |