دانـشـمـندان ایـرانـی دوران بـاسـتـانقبل از حمله اعراب:
درباره توسعه و گسترش آموزش و پرورش که از عوامل اصلی و اساسی رفاه و تامین اجتماعی است هخامنشیان کوشش بسیار زیادی به عمل آوردند و برخلاف تصور چنانکه منابع تاریخی نشان می دهدعموم مردم از آموزش و تحصیلات برخوردار بودند و مانعی برای تحصیل کسی وجود نداشت ...
ادامه مطلب...
در تصاویر تخت جمشید هیچ کس عصبانی نیست، هیچ کس سوار بر اسب نیست، هیچ کس را در حال تعظیم نمی بینیم، هیچ کس سر افکنده و شکست خورده نیست، هیچ تصویر خشنی در تخت جمشید وجود ندارد. اروپایئان خود را مبتکر گرافیک در 200 سال پیش میدانند در صورتی که تمام تصاویر تخت جمشید کارهای گرافیکی است که در 2500 سال پیش انجام شده و این سند دیگری است از توانایی و هنرمندی اجداد ما ایرانیان. نقشهای پلکان ایوان شرقی کاخ آپادانا برگی از تاریخ است که با زبان تصویر نوشته شده است. این تصاویر مراسم بارعام را که در نوروز با حضور شاه و بزرگان و نمایندگان ملل مختلف برگذار میشده نشان میدهد. این نقشها از نگاه فردی که از رو به رو به آنها نگاه میکند از سه قسمت تشکیل شده؛ سمت چپ وسط و سمت راست .در سمت چپ پلکان شرقی ، نمایندگان 23 کشور تحت امر پادشاهی هخامنشی را نشان می دهد که یکی از بزرگان ایران در لباس معروف پارسی یا مادی دست نماینده اول آنها رو گرفته و آنها رو همراه با هدایایشان بطرف کاخ راهنمایی میکنند. بر اساس نوشتهای بالای سر نمایندگان در آرامگاه اردشیر سوم هویت تمام این اقوام مشخص شده است. هر گروه از نماینده گان با یک درخت سرو از هم جدا شده اند. درخت سرو در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. درخت سرو بدلیل سبزی و خرمی همیشگی، درختی عزیز و بهشتی است. درخت سرو در تخت جمشید درجاهای متعددی حجاری شده است.
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران نام مجموعه جشنهایی است که به مناسبت دوهزار و پانصد سال تاریخ مدون شاهنشاهی ایران و در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ اکتبر ۱۹۷۱ (برابر با ۲۰ تا ۲۴ مهر ۱۳۵۰) در تخت جمشید برگزار شد. در این جشنها، سران حکومتی و پادشاهان ۶۹ کشور جهان شرکت کردند و تمدن و تاریخ کهن ایران را ارج نهادند.
بنا به برخی منابع پیشنهاد برگزاری جشنها اول بار توسط شجاع الدین شفا مطرح گردید.
نام رژه ای که در روز دوم جشن در مقابل تخت جمشید برگزار شد و در این برنامه ارتش ایران در دوره های مختلف تاریخی ایران از برابر شاه و میهمانان رژه رفتند. برنامه با تقدیم نامه ای از سوی ملت به شاه ایران به وسیله دو سوار که از مجلس شورای ملی در تهران تا شیراز را با اسب طی کرده بودن شروع شد. آغاز رژه با به حرکت در آمدن درفش کاویانی در مقابل صف سربازان بود و در ردیف دوم درفش همانشان کوروش و ارتش هخامنشی قرار داشتند.
هزینه برگزاری جشنها و ساخت تاسیسات جانبی و بناها معادل حدود ۱۲۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون تومان( معادل حدود 22 ميليون دلار با نرخ برابري سال 1350) از سوی منابع مختلف ذکر شدهاست. البته رقم هزینه شده برای این مراسم به گفته عبدالرضا انصاری که مسوول مستقیم برگزاری جشن بود نزدیک به دویست میلیون تومان بود که 60 میلیون آن از محل کمک بخش خصوصی، 50 میلیون از محل کمک دولتی و بقیه از محل ذخیره دفتر برگزاری جشن های شاهنشاهی ایران تامین شد. برای تامین هزینه برگزاری جشنها از سال ۱۳۳۹ تا پایان جشن، از روشهای مختلفی استفاده گردید. از جمله صرفه جویی در هزینه های سازمانها و ادارات دولتی و همچنین تخصیص بودجه.
در قسمت شمال شرقی کاخ سه دروازه کاخ دیگری وجود دارد که ساخت این کاخ به امر خشایار شاه آغاز شد و اردشیر اول آنرا به پایان رسانید.


طرح این کاخ، به شکل حرف لاتین L و یا یک زاویه قائمه است که یک شاخه آن در قسمت غرب، یعنی در جنوب کاخ خشیارشا، واقع شده و به «قسمت غربی کاخ ملکه» معروف است و شاخه دیگر آن در غرب خزانه و شرق «کاخ د» جای دارد و همان است که هرتسفلد ویارانش آن را بازسازی کردهاند و «موزه ارگ پارسه (تحت جمشید)» و کتابخانه و محل اداری است .علت این که این بنا را به «حکاخ ملکه» موسوم کردهاند این است که گرداگرد آن را دیواری کلفت احاطه کرده بوده است و تنها مدخل کوچکی از سوی شمال غربی داشته، یعنی مورد استفاده این بنا طوری بوده که ورود غریبه بدان روا نبوده است. به علاوه این مجموعه شامل چند دستگاه ساختمانی مشابه، هر یک شامل یک تالار چهار ستونی و یک یا دو اطاق جنبی، بوده است که همه توسط دو راهرو بلند موازی به هم مربوط میشدهاند، و این دستگاه ها برای بانوان مشکوی شاهی مناسب فراوان داشته است. در شمال این بنا، یک حیاط مستطیل شکل واقع است که در شرق «کاخ شورا» و غرب قسمت شمالی «خزانه» جای دارد. در شمال این حیاط چند اطاق، احتمالاً برای خدمه وجود داشته که آثار آنها باقی است و در جنوب آن یک دستگاه ساختمانی بزرگ، مشتمل بر یک تالار دوازده ستونی (3×4 ردیف)، یک ایوان 8 ستونی (2×4 ردیف)، یک حیاط خلوت و چند اطاق جنبی ودهلیز واقع شده که اکنون محل «موزه ارگ پارسه (تحت جمشید)» است.
کاخ هدیش یا کاخ اختصاصی خشایارشا در شرق کاخ ه در کوشک شاهی تختجمشید قرار دارد. به گواهی کتیبههای کاخ هدیش، این بنا به دستور خشایارشا ساخته شدهاست. او در یک کتیبه این بنا را هدیش خوانده اما در نبشتهای دیگر، آن را تچر نامیدهاست. کاخ هدیش بر سینه سنگ و در جنوب صفه ساخته شده و کف آن نسبت به سطح دشت نزدیک به ۱۸ متر بلندتر است. محور طولی کاخ، غربی–شرقی بوده و مساحت آن تقریباً ۲۵۵۰ متر مربع (۴۰ در ۵۵) متر است. یک پلکان دو طرفه در سمت غرب و یکی دیگر در سمت شمال شرقی، آن را به ترتیب به حیاط کاخ تچر و حیاط کاخ د میپیوندد.
کاخ ه یا کاخ H (به کاخ اردشیر یکم نیز مشهور است) یکی از کاخهای تخت جمشید است که در جنوبغربی تختگاه و در غرب کاخ هدیش قرار گرفته است. پلکان منقوشی که از دو جانب به این کاخ راهبر است، اکنون حالتی نیمه ویران دارد. پلکان اصلی به گواهی قطعه مکتوبی که از آن به جای مانده، به بنایی تعلق دارد که خشایارشا آغاز و اردشیر یکم آن را تمام کرده است. لبه غربی و جنوبی بنای اصلی دارای کنگرهای بوده که حالت شاخ و سر گاو نری را داشته است. تیلیا مرمتگر تخت جمشید و همسرش چند عدد از این کنگرهها را در پایین تختگاه از زیر خاک بیرون آورده و سر جایشان نصب کردهاند. تعبیر این کنگرههای کله گاوی روشن نیست و این که جانپناه بودهاند یا نماد، هنوز نامشخص است.
کاخ سهدر، تالار شورا، دروازه شاهان، سهدروازه، سه دری یا کاخ مرکزی، در مرکز کوشک شاهی تختجمشید قرار دارد. این کاخ توسط سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه مییابد و از این جهت آن را کاخ مرکزی و یا سه دری نیز میخوانند. چون بر پلکانهای این کاخ، نجیبزادگان پارسی را نقش کردهاند که به حالتی دوستانه و غیر رسمی، برای ملاقات فرمانروا میروند و نیز به سبب نوع کاربری و موقعیت کاخ، گاهی آن را تالار شورا نیز نامیدهاند. پیشتر بنای این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت میدادند، اما دلایلی در درست است که ساخت کامل آن به وسیله اردشیر یکم صورت گرفته بودهاست.
کاخ دروازه کشورها به فارسی باستان (دوورثیم ویسه دهیوم) یا دروازه ملل نام کاخ کوچکی در صفه تختجمشید است که در جلوی پلکان ورودی جای گرفتهاست. علت نامگذاری آن به این سبب است که نمایندگان ملل و کشورهای گوناگون ابتدا از این دروازه وارد میشدند و سپس به کاخهای مختلف هدایت میشدند. این بنا به دستور خشایارشا ساخته شد و شامل یک سالن نسبتاً کوچک با سه در و چهار ستون ۱۶٫۵ متری میباشد. دو ستون این بنا سالم ماندهاست و یکی دیگر را با قسمتهای شکسته ستونهای دیگر بازسازی کردهاند و این ستون بازسازی شده کاملترین ستون تخت جمشید میباشد. درگاههای غربی هر یک به وسیله دو گاو نر بالدار نگهبانی میشوند. این نوع گاوهای بالدار از هنر آشوری بر گرفته و با هنر هخامنشی در هم آمیختهاست. این گاوها هر کدام چهار پا دارند و ریشی بلند، آراسته شده به گل دوازده پر و غنچه نیلوفر آبی، جلوی سینه آنها را پر کردهاست.
کاخ تَچَر، کاخ تچرا، تالار آینه یا کاخ اختصاصی داریوش بزرگ به معنای خانه زمستانی از نخستین کاخهایی است که بر روی صفه تخت جمشید کشف گردید. سنگهای این کاخ، خاکستری است به طوریکه عکس آدمی در آن میافتاده و به همین جهت در این اواخر آن را آینه خانه و یا تالار آینه هم میخواندند. بر روی دیوارههای پلکان این کاخ نقوش گوناگونی دیده میشود. از شاهان هخامنشی داریوش اول، خشایارشا و اردشیر سوم کتیبههایی در این کاخ به جای ماندهاست. پس از هخامنشیان و در دودمانهای بعدی، اشخاصی مثل شاپور دوم، عضدالدوله دیلمی، بهاءالدوله دیلمی، علی آققویونلو و سلطان ابراهیم میرزا تیموری از خود کتیبههایی در این کاخ بر جای گذاشتهاند.
سنگهای این کاخ، خاکستری و بسیار پاکتراش است به طوریکه عکس آدمی در آن میافتاده و به همین جهت در این اواخر آن را آینه خانه و یا تالار آینه هم میخواندند. کاخ تچر بر روی سکویی بنا گشته که ۲۰ ۲٫ تا ۳ متر از کف آپادانا و حیاط مجاورش بلندتر است. طرح آن به صورت مستطیلی است با محور طولی شمالی – جنوبی که ۴۰ متر طول و حدود ۳۰ متر عرض دارد و مشتمل است بر یک تالار مرکزی ۱۲ ستونی (۳ ردیف ۴ تایی) با اتاقهای کوچک جانبی، دو اتاق مربع شکل در شمال که هر یک چهار ستون داشتهاند و با اتاقهای باریک و بلند جانبی محدود میشدهاند و یک ایوان ۸ ستونی (دو ردیف چهارتایی) در جنوب که به دو اتاق جنبی میپیوسته است.
یک پلکان دو طرفه در جنوب بنا، ساختهاند که از دو سوی به ایوان جنوبی میرسد و بر بدنه آنها نقش افرادی که بره...
ادامه مطلب...
در گوشه سمت راست این صحنه، همان کتیبه به خط و زبان عیلامی تکرار شدهاست و در گوشه چپ صحنه، متن بابلی آن آمدهاست. در این کتیبهها، خشایاشارشا اهورامزدا را میستاید و خود و پهناوری کشورش را میشناساند و سپس میگوید:
تالار مرکزی شش در داشته که دو تا به ایوان جنوبی باز میشده و دو تا به اتاقهای شمالی میپیوسته و یک در به اتاق شرقی راه داشتهاست...
ادامه مطلب...
ستونهای کاخ تچر احتمالاً از چوب بودهاست ولی هیچ اثری از آنها باقی نماندهاست. کف اتاقها را با فرش قرمز رنگ ویژه دوره داریوش پوشانیده بودهاند که اثر آن در اتاقهای شمالی یافت میشود. بر درگاههای اتاقهای غربی سربازهای نیزهدار و سپرکش پارسی و بر درگاههای تالار مرکزی، داریوش بزرگ را با خدمهاش حجاری کردهاند. تاج داریوش کنگرهدار بوده و رویه آن را با ورقهای از زر پوشانده بودهاند. دستبند، یاره، طوق، گوشوار و گوهرنگاریهای لباس داریوش نیز با فلزات گرانبها ساخته و در سنگ نشانده شده بود که اسکندر و یارانش آنها را کنده و ربوده بودهاند. لباس داریوش منقش به گل، بوته، ستاره و شیرهای غران و ملون به رنگهای گوناگون بودهاست. این تزئینات را محققان به دقت وارسی کردهاند که تیلیا و همسرش موفق شدهاند آنها را بازسازی و مشخص سازند. حاصل کار این دو نفر برای تاریخ هنر هخامنشی فوقالعاده اهمیت دارد و ثابت کردهاست که روی تاج و کلاه و قسمتهایی دیگر از جامه سربازان و مهتران رنگآمیزی و سوزنگری کرده بودهاند.
بر دو جانب درگاه جنوبی تالار، برفراز سر شاهنشاه، کتیبهای به سه زبان و سه خط عیلامی، فارسی و بابلی نقر شدهاست که میگوید:
یکی از اروپاییان به نام کورنلیوس دو براوون Cornelius de Bruine که در سال ۱۷۰۴ میلادی این بنا را دیده و توصیف کردهاست...
ادامه مطلب...
بر سنگهای این کاخ یادگارهایی از ادوار گوناگون موجود است که از همه کهنتر دو سنگ نوشتهاست که به زبان پهلوی ساسانی و در زمان فرمانروایی شاپور دوم حک شدهاست. ترجمه فارسی آن چنین است...
ادامه مطلب...
وقتی که از پلکان جنوبی پایین میرویم به حیاطی بزرگ میرسیم که دیوارهای شرقی و جنوبی آن دارای پلکانهایی مشابه هستند و به نقوشی همانند آنچه بر پلکان مزبور دیدیم، یعنی دو گروه سرباز مقابل هم، کتیبهها، حلقه بالدار در میان ابوالهول، درختان نخل، گاوهای به چنگ شیر افتاده و خدمهای که اسباب آشپزخانه میبرند، مزین میباشند. در قسمت غربی حیاط، آثار دیواری باقی ماندهاست که گمان میرود اصلی نباشد. پلکان جنوب حیاط به سطح مرتفعی میرسد که آثار کاخی را بر خود دارد که آن را <<کاخ ه>> مینامند و پلکان شرقی به دو دهلیز منتهی میشود که رو به سمت شرق، به حیاط شمال هدیش باز میشوند.
لیدوما یک محوطهٔ باستانی است که در شهرستان ممسنی در استان فارس قرار دارد...
ادامه مطلب...
در منابع نوشتاری دوره هخامنشی، به وجود جشنهای بسیار و برگزاری آنها در مکانهای مختلف اشاره شده و وجود چنین مکانهایی در فارس در گلنوشته های تخت جمشید تایید شده است...
ادامه مطلب...
در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۱۶ در صفحه شمالی تخت جمشید حدود ۳۰هزار لوحه گلی پیدا شد که برای انجام تحقیقات به دانشگاه شیکاگوی آمریکا فرستاده...
ادامه مطلب...
thumb|لیدوما در شهرستان ممسنی]] نخستین اثر مشهود در کاوشهای مربوط به این اثر یک پایه ستون به رنگ خاکستری با نقش شیارهای هندسی نخلی شکل و مشبّک و گلهای هشت پر که دور تا دور بخش بالای پایه ستون را مزّین کرده، است...
ادامه مطلب...
thumb|نقوش برجسته گلهای هشت پر" لوتوس" در كاخ لیدوما واقع در شهرستان ممسنی]] بنای هخامنشی به دست آمده در فهلیان، ایوانی به طول ۴۰ متر دارد و به نظر می رسد که ۸ ستون در این ایوان جای می گرفته است...
ادامه مطلب...
نمی توان به درستی تشخیص داد که این بنا در زمان کدام پادشاه هخامنشی ساخته شده است، با توجه به یافتههای باستان شناسی به نظر می رسد در زمان شاهان اول هخامنشی یعنی داریوش و یا خشایارشاه این بنا ساخته شده است...
ادامه مطلب...
با توجه به شواهد باستانشناسی به دست آمده از این محوطه به نظر میرسد این مکان...
ادامه مطلب...
آپادانا گونهای تالار ستوندار در ایران باستان است. بهترین نمونههای آپاداناها در تخت جمشید و کاخ شوش بهجا ماندهاست.
دهنه غلامان بازمانده شهری است که روزگاری مرکز اداری-سیاسی ساتراپی (والینشین) زَرَنگ (زرنج) در شاهنشاهی هخامنشی بود...
ادامه مطلب...
با توجه به وزش بادهای معروف ۱۲۰ روزه سیستان که همواره از شمال غرب به جنوب شرق میوزد.درهای ورودی کلیه خانهها ی این شهر در ضلع جنوبی ساختمان قرار دارد.این شهر دارای برج و بارو نمیباشد که در حقیقت ثبات امنیت در آن روزگار را بیان میکند. باستان شناسان، یکی از عوامل اصلی متروک شدن این شهر را، خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند میدانند.
شهر باستانی شوش مرکز تمدن عیلام بوده که واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان است.

دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا زمان انقراض ساسانیان به دست اعراب است.(..۶ ق.م. تا ۶۵۲ م)
اولین رفتارهای فرهنگی انسان در ایران با ساخت ابزارهای سنگی گوناگون در دوران پارینه سنگی آغاز شد...
ادامه مطلب...
ظهور دولت ایلام (۶۴۰ –۳۲۰۰) قبل از میلاد به عنوان اولین قدرت متمرکز در عرصه فلات ایران (جنوب غربی سرزمین کنونی ایران) آغازی بود برای تأثیر فکر، هنر و تمدن مردم فلات ایران بر سایر تمدنهای اطراف همچون تمدن بین النهرین و مصر، ارتباطی که همیشه با کش و قوسهای فراوانی همراه بود و گاهی باعث تسلط تمدنی بر تمدن دیگر میشد...
ادامه مطلب...
مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند...
ادامه مطلب...
هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی میدانند...
ادامه مطلب...
پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م.) در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود کردند و چون پادشاه اشکانی اشک بود اشکانیان گذاشتند.
اشکانیان (۲۵۰ ق. م ۲۲۴ م) که از تیره ایرانی پرنی و شاخهای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند...
ادامه مطلب...
ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی بودند...
ادامه مطلب...
اسفندیار یا اسپندیار پسر گشتاسپ از کتایون و نواده لهراسب بود. برادرانش پشوتن و فرشیدورد، عمویش زریر و پسرانش نوشآذر و مهرنوش و بهمن نام داشتهاند. اسفندیار رویینتن بود، در شاهنامه به چگونگی رویینتن شدن اسفندیار اشارهای نشده است اما در زراتشتنامه از زرتشت بهرام پژدو آمده است که زردشت اسفندیار را که نوزادی بیش نبود، در آب مقدس شستوشو داد که همین سبب رویینتنی او گشت و تنها چشمانش آسیبپذیر باقی ماند. اسفندیار در نبرد با ارجاسب فرماندهی سپاه گشتاسب را بر عهده داشت، و با پیروزی به نزدیک پدر برگشت اما گرزم پادشاه را برعلیه اسفندیار شورانید؛ چنان که دستور داد اسفندیار را در گنبداندژ زندان کنند.اسفندیار توسط رستم (با رهنمایی سیمرغ) با تیر دو سمی که به چشمانش برخورد کرد کشته شد.
نام اسفندیار در پهلوی به صورت اسپندیات (Spandyat) و در اوستایی به صورت اسپنتوداتو (Spentodato) نگاشته میشده است. این اسم مرکب است و از دو بخش سپنته به معنی مقدس و بخش دوم دات یا داتو از مصدر دا به معنی آفریدن و دادن میباشد. همهٔ نام به معنای آفریده مقدس یا مقدس آفریده شده میباشد.
۱. اسفندیار دو گرگ را میکشد.