شیرین شخصیت تاریخی با وجههٔ داستانی و از معشوقههای مشهور و کامروای ادب فارسی. معشوق خسرو پرویز و معبود فرهاد و سپس زن خسرو پرویز به روایت شاهنامه، مادر نستور یا نستود، شهریار، فرود و مردانشاه (مردان شه). طبری شیرین را، مادرخواندهٔ شهریار، پدر یزدگرد سوم میداند این در صورتی است که بعضی از مؤرخین شیرین را مادر شهریار نوشتهاند. مطابق روایات، سخت زیبا و مورد مهر و پرستش خسرو پرویز بود. به روایت شاهنامه، وی که زنی از طبقهٔ پست بود، به مریم (نخستین همسر خسرو) زهر خورانید اما کسی از این موضوع آگهی نیافت. بر اساس همین مأخذ، شیرین از خسرو پرویز چهار فرزند آورد که بدخواهان خسرو، پس از قتل او، همه را ( با یازده فرزند دیگر خسرو پرویز) در زندان کشتند.
شیرویه پس از کشتن پدر، خواست شیرین را به زنی بگیرد اما او نپذیرفت و ۵۳ روز پس از مرگ شوهر به بهانهٔ دیدن روی او به دخمهاش رفت و زهری را که با خود داشت سرکشید و در کنار او جان سپرد.
به روایت نظامی گنجوی شیرین بزرگ زادهای از تبار شاهان ارمنستان بود که بعدها نیز یک چند به جای عمهاش بر تخت نشست. براساس همین روایت او زنی پاکدامن و وفادار و صبور بود و هیچ نقشی در مرگ مریم نداشت. در منظومهٔ نظامی حدیث وصال خسرو و شیرین پس از فراز و نشیبها و دوریهای فراوان، با آب و تاب باز گفته شده و صورتی بس عاشقانه و سوزناک به خود، گرفتهاست. همچنین در پایان داستان، شیرین بلافاصله پس از مرگ خسرو، به دخمهٔ وی میرود و برهمان جایی که شوهرش زخم خورده، زخمی بر خود میزند و در کنار وی، جان میسپرد.
بعضی از مورخان، شیرین را ارمنی و برخی، اهل خوزستان دانستهاند. داستان عشق خسرو به شیرین و نیز فرهاد به شیرین، منشأ منظومههایی چند، در ادب فارسی شدهاست که مهمترین آنها خسرو و شیرین و شیرین و فرهاد است.
همچنین آمدهاست که شیرین طالب فرزند بود اما باردار نمیشد. گابریل رئیس پزشکان دربار خسرو پرویز، موفق به درمان او شده و شیرین فرزندی یافت که او را مردانشاه نامیدند. از آن پس مرتبه و مقام گابریل، در نزد خسرو، بسیار بالاتر رفت. گابریل، ابتدا کیش نسطوری داشت و سپس مسیحی یعقوبی شده و بشدت از این فرقه بشدت حمایت میکرد. شیرین نیز تابع عقیده یعقوبی شد و این فرقه در دربار بجای فرقه نسطوری تسلط پیدا کرد
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:
,
توسط امیررضا و پوریا |